شاید طالعبینی خود را بخوانید و شگفتزده شوید. بله. ممکن است درست باشد. اما…
طالع بینی یکی از باورهای رایج در جوامع است. بعضی واقعاً به شاخههای مختلف آن باور دارند و آن را کاملاً جدی میگیرند. بعضی به چشم سرگرمی دنبال میکنند و بعضی دیگر بهشدت نفی میکنند. ولی آیا واقعاً این شبهعلمِ رایج درست است یا نه؟ در این مقاله سعی میکنیم با دیدی بیطرفانه و واقعبینانه این مسئله را بررسی کنیم.
نیمهٔ پر لیوان
اول به جنبههای مثبت نگاه میکنیم. چه چیزهایی میتواند درست بودن طالعبینی را ثابت کند؟ کدام جنبه از شبهعلم طالع بینی میتواند درست باشد؟
ریشهها
آنچه امروز بهعنوان طالعبینی ماه تولد و سال تولد در دنیا رایج است، بیشتر ریشه در فرهنگ کهن ملل چین و هند دارد. این دو تمدن بسیار شگفتانگیز هستند. سایر انواع طالعبینی هم اکثر ریشه در مللی کهن با فرهنگ غنی دارند. ما در اینجا فرهنگ سنتی چین و هند را بررسی میکنیم. به وضعیت امروز آنها نگاه نکنید که فقر و مارکسیسم، فرهنگ با ارزش آنها را تخریب کرده است. گذشته درخشان این فرهنگها قابلچشمپوشی نیست. همین امروز مثلاً پزشکی سنتی چینی و هندی در تمام جوامع حتی جامعه علم پرست و تجربهگرای غرب بهشدت مورد پذیرش است. مثلاً طب سوزنی، یوگا، طب چینی و … که در جامعه غرب کاملاً مورد پذیرش است و کار میکند. نمیدانیم چطور. علم چیزهایی کشف کرده است ولی هنوز راه زیادی برای درک این فرهنگ شگفتانگیز مانده است.
نیروها
طالعبینی چینی و طالع بینی هندی براساس حرکات زمین و نیروهای اجرام آسمانی مثل خورشید، ماه و ستارگان طراحی شده است. چیزی که در آن شک نداریم این است که این نیروها بر آنچه در زمین اتفاق میافتد تأثیری مستقیم و عظیم دارند. البته که علم تجربی بشر فاصله زیادی تا درک تمام جزییات تأثیر این نیروها دارد ولی شهود و تجربه چند هزارساله فرهنگها شاید توانسته باشد این معما را تا حد زیادی حل کرده باشد و شاید بخش زیادی از این حدسیات کاملاً درست باشند و در آینده هم به اثبات برسند.
نیمه خالی لیوان
باید همیشه شکاک باشیم. هیچکس نمیتواند بهسادگی ما را فریب بدهد. میپذیریم ولی شک هم میکنیم. بعضی چیزها قطعاً غلط هستند و بعضی چیزها هم میتوانند غلط باشند.
قانون احتمالات
بیایید از بالا و با دیدی وسیعتر به همهچیز نگاه کنیم. مثلاً بخشی از طالعبینی در مورد شخصیت متولدین ماهها و سالهای مختلف بحث میکند.
از دید روانشناسی دستههای مختلف شخصیتی وجود دارد که چیزهای مشترک زیادی در هر یک از این دستهها وجود دارد. مثلاً بعضی برونگرا و بعضی درونگرا هستند. مثلاً فرض میکنیم نیمی از انسانها درونگراتر و نیمی دیگر برونگراتر هستند. ۱۲ ماه سال هم داریم حالا کافی است مثلاً برای توصیف متولدین دیماه از خصوصیات یک فرد درونگرا استفاده کنیم. هیچچیزی را پیشبینی نکردهایم و هیچچیزی را در نظر نگرفتهایم. فقط خصوصیات یک درونگرا را گفتهایم. اما این توصیف احتمالاً برای نیمی از جمعیت متولدین دیماه در دنیا درست خواهد بود. درصد بزرگی از آنها که احتمالاً زیاد هم شکاک نیستند، از خواندن این مطلب شگفتزده خواهند شد و به معجزه طالعبینی ایمان میآورند. خوب شاید بپرسید پس بقیه چه میشوند؟ مهم نیست! طالعبین ما مشتری خاص و مؤمن خود را از بین جمعیت عظیمی پیدا کرده است. برای جذب بقیه هم راههای دیگری هست.
شخصیت و نقاط ضعف انسانها
واقعیت نهچندان شیرین این است که بیشتر ما تصویر صحیحی از شخصیت و تواناییهای خود نداریم. این گاهی خوب است. قرار نیست همیشه به عیبهای خود فکر کنیم. ولی گاهی اوقات هم نتیجه مثبتی نخواهد داشت. پس طبیعی است که همه ما خود را صادق، باهوش، منطقی یا زرنگ بدانیم حداقل نسبت به دیگران. این سادهترین شگرد یک طالعبین است که این خصوصیات را به ما نسبت بدهد و ما هم طبیعتاً نهتنها انکار نکنیم بلکه او را تحسین کنیم. قضیه در دنیای واقعی بسیار پیچیدهتر هم هست. یک طالعبین ماهر در مواجهه حضوری با شما از طریق حرکات، جنسیت، پوشش، آرایش و سایر خصوصیات شما میتواند بخش بزرگی از شخصیت را مثل شرلوک هلمز تشخیص دهد و بقیه کار هم برای جذب ساده است.
ما به جاودانگی علاقه غریزی داریم. به تحسین شدن و دیده شدن. به اینکه احساس کنیم خاص هستیم. خوب هستیم. حق داریم. دوست داریم چیزهای امیدوارکننده بشنویم.
طالعبین و طالعبینی (و کلاً همه انواع خرافات) میتوانند از خصوصیات ذاتی، نقطهضعفها و باگهای شخصیتی و فکری انسانها بهترین استفادههای ممکن را بکنند. اصلاً چیزهایی هست که حتی شاید نیمه معقول ما به آن اعتقاد نداشته باشد ولی علاقه زیادی داریم که آن را از زبان دیگران بشنویم و تأیید کنیم و کمکم حتی به آنها ازلحاظ احساسی ایمان بیاوریم و تمام ذهنمان را اشغال کنند. طالعبینی و خرافات در این مسیر همراهان خوبی هستند!
اشتراکات
در ادامه بخش قبل باید بگوییم که تقریباً همه یا اکثریت مطلق ما انسانها در چیزهایی مشترک هستیم. مثلاً همه ما در احساسات درونی خود انسان دیگری را دوست داریم (بهقولمعروف روی او کراش داریم) یا نگران خانواده خود هستیم یا نگران آینده هستیم. یا سفری در پیش داریم و … .
حالا فقط کافی است که طالعبین ماهر به این درونیترین افکار ما اشاره کند «یکی را خیلی دوست داری ولی خودش نمی دونه باید …». احساس ما عمیقاً درگیر میشود! اصلاً فکر کردن یادمان میرود و یادمان میرود که او چطور فهمید یا شاید اصلاً نفهمیده فقط تیری در روشنیهای تاریک رها کرده است. ما ایمان میآوریم که طالعبین از همهچیز خبر دارد. این سادهترین تکنیک طالعبین و طالعبینی بود. طالعبینهای ماهرتر با همین تکنیک جادو خواهند کرد.
آخر درست است یا غلط؟
شاید هیچوقت پاسخی نهایی برای این سؤال نباشد. قطعاً از جنبههایی درست است و از جنبههایی غلط. قطعاً انسانهایی هستند که میتوانند حدسیات و نظرات شگفتانگیزی درباره ما بگویند که اصلاً نمیتوانیم بگوییم چطور. همینطور در مورد طالعبینی. گاهی چیزهایی اتفاق میافتد که نمیتوانیم بفهمیم چطور اینقدر درست بود. چطور کار کرد. از طرفی طالعبینی اصیل یک حکمت و دانش باستانی است. نمیتوانیم آن را بهسادگی رد کنیم. قضیه خیلی پیچیدهتر از این حرفهاست. حداقل از جنبه سرگرمی و کمی هم جدی میتواند در زندگی مفید هم باشد اگر باورهای افراطی را کنار بگذاریم میتواند درسهای خوبی برای زندگی هم داشته باشد. درنهایت اگر همیشه شکاک و متفکر باشیم هیچوقت خرافات مخصوصاً بخش احمقانه و سطحی خرافات بر زندگیمان حکمرانی نخواهد کرد.
نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید!