در این مقاله، به بررسی سوره أعراف آیات 109 تا 126 میپردازیم. این بخش از قرآن کریم، داستان چگونگی مقابله فرعونیان با حضرت موسی و یارانش را شرح میدهد. سران قوم فرعون از حضرت موسی میترسیدند، بنابراین او را به جادوگری متهم کردند و به دروغ به مردم گفتند که موسی قصد دارد شما را از سرزمین خودتان بیرون کند و سپس تلاش کردند تا حضرت موسی را به وسیلهٔ جادوگران متوقف کنند. با این حال، با کمک الهی، حضرت موسی نه تنها موفق میشود جادو را نابود کند و بر ساحران پیروز شود، بلکه ساحران به طور غیر منتظرهای به سجده افتاده و به خدای موسی ایمان میآوردند. این آیات نشان می دهند که حقیقت و ایمان، با وجود تمامی توطئهها و تلاشها برای سرکوب، در نهایت پیروز خواهند شد و همچنین، نقش خدا را به عنوان یک راهنما و حامی برای مومنان برجسته میکند. در ادامه با ترجمه فارسی این آیات با ما همراه باشید.
| قالَ الْمَلَاُمِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ اِنَّ هٰذا لَساحِرٌ عَلیمٌ (109) | سران قوم فرعون گفتند: « بیشک او جادوگری داناست |
| یُریدُ اَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ اَرْضِکُمْ | میخواهد شما را از سرزمین خودتان بیرون کند، |
| فَماذا تَأْمُرونَ (110) | اینک، چه دستوری میدهید؟» |
| قالوا اَرْجِهْ وَ اَخاهُ | گفتند: «کار او و برادرش را به تأخیر انداز |
| وَ اَرْسِلْ فِى الْمَدائِنِ حاشِرینَ (111) | و مأمورینی را به شهرها بفرست |
| یَأْتوکَ بِکُلِّ ساحِرٍ عَلیمٍ (112) | تا هر جادوگر دانایی را به نزدت بیاورند» |
| وَ جاءَ السَّحَرَهُ فِرْعَوْنَ قالوا | ساحران نزد فرعون آمدند و گفتند: |
| اِنَّ لَنا لَاَجْرًا اِنْ کُنّا نَحْنُ الْغالِبینَ (113) | « اگر ما پیروز شویم، آیا پاداشی داریم؟» |
| قالَ نَعَمْ وَ اِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبینَ (114) | فرعون گفت: «البتّه و از نزدیکان به من خواهید شد» |
| قالوا یا موسیٰ | ساحران با احترام به موسیٰ گفتند: |
| اِمّا اَنْ تُلْقِیَ وَاِمّا اَنْ نَکونَ نَحْنُ الْمُلْقینَ(115) | «اوّل تو جادویت را به صحنه میآوری یا ما بیاوریم؟» |
| قالَ اَلْقوا فَلَمّا اَلْقَوْا | موسیٰ گفت: «اوّل شما»؛ وقتی آنان جادویشان را انداختند، |
| سَحَروا اَعْیُنَ النّاسِ وَ اسْتَرْهَبوهُمْ | چشمان مردم را جادو کردند و آنان را به هراس انداختند |
| وَ جائوا بِسِحْرٍ عَظیمٍ (116) | و سِحری بسیار بزرگ را به نمایش درآوردند |
| وَ اَوْحَیْنا اِلیٰ موسیٰ اَنْ اَلْقِ عَصاکَ | در آن حال، ما به موسیٰ وحی کردیم که «عصایت را بیفکن». |
| فَاِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکونَ (117) | آنگاه، هر چه را ساحران به دروغ ساخته بودند، بلعید |
| فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانوا یَعْمَلونَ (118) | به این ترتیب حق آشکار و تلاش ساحران باطل شد |
| فَغُلِبوا هُنالِکَ | پس ساحران در آن مبارزه شکست خورده |
| وَ انْقَلَبوا صاغِرینَ (119) | و خوار و بیارزش شدند |
| وَ اُلْقِیَ السَّحَرَهُ ساجِدینَ (120) | و بطور غیر منتظره ای ساحران به سجده افتادند |
| قالوا آمَنّا بِرَبِّ الْعالَمینَ (121) | گفتند: «ما به صاحب اختیار جهانیان، ایمان آوردیم |
| رَبِّ موسیٰ وَ هارونَ (122) | همان خدای موسیٰ و برادرش هارون» |
| قالَ فِرْعَوْنُ | فرعون گفت: |
| آمَنْتُمْ بِهى قَبْلَ اَنْ آذَنَ لَکُمْ | «پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید! |
| اِنَّ هٰذا لَمَکْرٌ مَکَرْتُموهُ فِى الْمَدینَهِ | این توطئه ای است که در شهر به راه انداختهاید |
| لِتُخْرِجوا مِنْها اَهْلَها | تا مردم را از شهر خودشان آواره کنید، |
| فَسَوْفَ تَعْلَمونَ (123) | البتّه بزودی خواهید دانست با شما چه میکنم! |
| لَاُقَطِّعَنَّ اَیْدِیَکُمْ وَ اَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ | دست و پایتان را مخالف یکدیگر از چپ و راست میبُرم |
| ثُمَّ لَاُصَلِّبَنَّکُمْ اَجْمَعینَ (124) | سپس همه شما را به دار میآویزم» |
| قالوا اِنّا اِلیٰ رَبِّنا مُنْقَلِبونَ (125) | ساحران گفتند: «مسلّماً به سوی خدای خود برمیگردیم |
| وَ ما تَنْقِمُ مِنّا اِلّا | تو فقط به این دلیل با ما کینه میورزی |
| اَنْ آمَنّا بِآیاتِ رَبِّنا لَمّا جاءَتْنا | که ما، به نشانههای الهی که برایمان آمد، ایمان آوردیم» |
| رَبَّنا اَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْرًا | آنگاه گفتند: «خدایا، صبر فراوانی بر ما فرو ریز |
| وَ تَوَفَّنا مُسْلِمینَ (126) | و ما را مسلمان بمیران» [i]. |
[i] این دعای زیبای ساحران را خداوند، پس از گذشت سالها در قرآن آورد تا ما هم بخوانیم.
تعبیر این آیات در استخاره با قرآن
خوب است به شرطی که:
- از خدا چنین بخواهید: «خدایا، صبر فراوانی بر ما فرو ریز و ما را مسلمان بمیران»