
در این بخش، به بررسی متن عربی و ترجمه فارسی سوره أعراف آیات 142 تا 143 میپردازیم. این آیات، داستان وعدهگاه موسیٰ با خداوند و تجلیات الهی را بیان میکنند. موسیٰ از خداوند درخواست میکند تا خود را به او نشان دهد، اما خداوند میگوید که موسیٰ نمیتواند او را ببیند. با این حال، خداوند بر کوه جلوه میکند و کوه از برخورد با تجلیات الهی درهم میشکند. موسیٰ در پی این تجلی، بیهوش میافتد و در بیداری، خداوند را منزه میداند و به او ایمان میآورد. همچنین، موسیٰ برادرش هارون را به عنوان جانشین خود در بین قومش معرفی کرده و او را به اصلاح کارها و دوری از راه مفسدان ترغیب میکند. این آیات، درک عمیقتری از رویارویی موسیٰ با خداوند و تأثیرات آن را ارائه میدهند.
وَ واعَدْنا موسیٰ ثَلاثینَ لَیْلَهً | و ما با موسیٰ برای سی شب وعده گذاشتیم؛ |
وَ اَتْمَمْناها بِعَشْرٍ | ولی آن را با افزودنِ ده شبِ ، کامل کردیم؛ |
فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهى اَرْبَعینَ لَیْلَهً | پس دیدار او با خدایش، در چهل شب کامل شد. |
وَ قالَ موسیٰ لِاَخیهِ هارونَ | و موسیٰ به برادرش هارون گفت: |
اخْلُفْنى فى قَوْمى وَ اَصْلِحْ | «در میان قوم، جانشین من باش و کارها را اصلاح کن |
وَ لاتَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ (142) | و راه و روش مفسدان را پیروی نکن» |
وَ لَمّا جاءَ موسیٰ لِمیقاتِنا وَ کَلَّمَهو رَبُّهو | زمانی که موسیٰ به وعدهگاه ما آمد و خدایش با او گفتگو کرد. |
قالَ رَبِّ اَرِنى اَنْظُرْ اِلَیْکَ | موسیٰ گفت: «خدایا خود را به من بنما تا تو را ببینم». |
قالَ لَنْ تَرانى وَ لٰکِنِ انْظُرْ اِلَى الْجَبَلِ | خداوند فرمود: «هرگز مرا نخواهی دید ولی به این کوه بنگر؛ |
فَاِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهو فَسَوْفَ تَرانى | اگر بر جای خود ماند، آنگاه تو نیز مرا خواهی دید» |
فَلَمّا تَجَلّیٰ رَبُّهو لِلْجَبَلِ جَعَلَهو دَکًّا | آنگاه وقتی خداوند به کوه جلوه نمود، کوه درهم کوبیده شد |
وَ خَرَّ موسیٰ صَعِقًا | و موسیٰ بیهوش بر زمین افتاد |
فَلَمّا اَفاقَ قالَ سُبْحانَکَ | وقتی به هوش آمد، گفت: «خدایا، تو کاملاً منزّهی |
تُبْتُ اِلَیْکَ وَ اَنَا اَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ (143) | به درگاهت توبه کردم و من اولین مؤمن به تو هستم». |
خوب است به شرطی که: