
این مقاله به بررسی سوره یونس آیات 15 تا 20، با موضوع واکنش مردم کافر در برابر پیامبر اکرم (ص) و آیات روشن قرآن میپردازد. این آیات بیان میکنند که مردم کافر از پیامبر (ص) میخواهند که قرآن را تغییر دهد یا کتاب دیگری بیاورد، اما پیامبر (ص) در پاسخ میفرمایند که تنها از وحی الهی پیروی میکند و نمیتواند قرآن را به میل خود تغییر دهند. این آیات بر اصل وحی الهی بودن قرآن و پایبندی پیامبر (ص) به آن تأکید دارند.
وَ اِذا تُتْلیٰ عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ | و هنگامیکه آیات روشن ما بر آنان خوانده میشود |
قالَ الَّذینَ لایَرْجونَ لِقاءَنَا | کسانی که به دیدار ما امیدی ندارند، به پیامبر میگویند: |
ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هٰذا اَوْ بَدِّلْهُ | «قرآنی غیر از این بیاور یا آن را عوض کن» |
قُلْ ما یَکونُ لى اَنْ اُبَدِّلَهو مِنْ تِلْقاءِ نَفْسى | بگو: «من حق ندارم خودسرانه آن را تغییر دهم |
اِنْ اَتَّبِعُ اِلّا ما یوحیٰ اِلَیَّ | من فقط از آنچه به من وحی میشود، پیروی میکنم. |
اِنّىاَخافُ اِنْعَصَیْتُ رَبّى عَذابَ یَوْمٍ عَظیمٍ(15) | اگر خدا را نافرمانی کنم، از مجازات روز بزرگ میترسم» |
قُلْ لَوْ شاءَ اللّهُ ما تَلَوْتُهو عَلَیْکُمْ | بگو: «اگر خدا میخواست، این آیات را بر شما نمیخواندم |
وَ لااَدْراکُمْ بِهى | و شما را به آن آگاه نمیکردم |
فَقَدْ لَبِثْتُ فیکُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهى | حقیقتاً عمری در میان شما زندگی کردهام |
اَفَلا تَعْقِلونَ (16) | آیا در این حقیقت اندیشه نمیکنید!؟» |
فَمَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَریٰ عَلَى اللّهِ کَذِبًا | کیست ستمکارتر از آن که بر خدا دروغ میبندد |
اَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهى | یا آیاتش را دروغ میشمارد؟ |
اِنَّهو لایُفْلِحُ الْمُجْرِمونَ (17) | واقعاً مجرمان رستگار نمیشوند |
وَ یَعْبُدونَ مِنْ دونِ اللّهِ | به جای خدا چیزهایی را میپرستند |
ما لایَضُرُّهُمْ وَ لایَنْفَعُهُمْ | که به آنان سود و زیانی نمیرساند |
وَ یَقولونَ هٰؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللّهِ | و میگویند: «اینها شفاعتگران ما نزد خدا هستند» |
قُلْ اَتُنَبِّئونَ اللّهَ بِما | بگو: «آیا میخواهید خدا را به چیزی خبر دهید |
لایَعْلَمُ فِى السَّماواتِ وَ لا فِى الْاَرْضِ | که در آسمانها و زمین است ،ولی او از آن آگاه نیست ! |
سُبْحانَهو وَتَعالیٰ عَمّا یُشْرِکونَ (18) | خداوند مُنزّه و بالاتر است از آنچه شریک میگردانند |
وَ ما کانَ النّاسُ اِلّا اُمَّهً واحِدَهً فَاخْتَلَفوا | و مردم، جز یک امّت نبودند، سپس اختلاف پیدا کردند |
وَ لَوْلا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ | و اگر وعدهی قبلی قیامت از طرف خدا نبود، |
لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فى ما فیهِ یَخْتَلِفونَ (19) | برای اختلافشان، میان آنها داوری میشد |
وَ یَقولونَ لَوْلا اُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِنْ رَبِّهى | کافران گویند: «چرا نشانهای از جانب خدایش ندارد؟» |
فَقُلْ اِنَّمَا الْغَیْبُ لِلّهِ | بگو: «عالم غیب و امور نهانی، فقط متعلّق به خداست، |
فَانْتَظِروا اِنّى مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ (20) | پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظرانم». |
تعبیر این آیات در استخاره با قرآن
بد است :
- اگر خدایم را نافرمانی کنم، از مجازات روز بزرگ میترسم، جز خدا، چیزهایی را میپرستند که به آنان سود و زیانی نمیرساند و میگویند: «اینها شفاعت گران ما نزد خدا هستند». خداوند مُنزّه و بالاتر است از آنچه شریک میگردانند» .عالم غیب و امور نهانی، فقط خداست