ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ موسیٰ وَ هارونَ | بعد از آنان موسیٰ و هارون را با نشانههای خود، برانگیختیم؛ |
اِلیٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهى بِآیاتِنا | تا به سوی فرعون و اطرافیان ثروتمند او بروند؛ |
فَاسْتَکْبَروا وَ کانوا قَوْمًا مُجْرِمینَ (75) | ولی سرکشی کردند و گروهی مجرم و گنهکار بودند |
فَلَمّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا | امّا وقتی حق از جانب ما برایشان آمد، |
قالوا اِنَّ هٰذا لَسِحْرٌ مُبینٌ (76) | گفتند: «قطعاً این سحری آشکار است» |
قالَ موسیٰ اَتَقولونَ لِلْحَقِّ لَمّا جاءَکُمْ | موسیٰ گفت: «آیا این را دربارهی حقّی میگویید که برایتان آمده، |
اَسِحْرٌ هٰذا وَ لایُفْلِحُ السّاحِرونَ (77) | آیا این سحر است؟ با این حال، ساحران پیروز نمیشوند» |
قالوا اَجِئْتَنا لِتَلْفِتَنا عَمّا وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا | گفتند: «آیا آمدهای تا ما را از راهی که پدرانمان رفتهاند، بازداری؟ |
وَ تَکونَ لَکُمَا الْکِبْرِیاءُ فِى الْاَرْضِ | و در این کشور، فقط شما دو نفر ریاست کنید؟ |
وَ ما نَحْنُ لَکُما بِمُؤْمِنینَ (78) | ما شما را باور نداریم و نمیپذیریم» |
وَ قالَ فِرْعَوْنُ ائْتونى بِکُلِّ ساحِرٍ عَلیمٍ (79) | فرعون گفت: «تمام ساحران دانا را نزد من بیاورید» |
فَلَمّا جاءَ السَّحَرَهُ قالَ لَهُمْ موسیٰ | وقتی ساحران آمدند، موسیٰ به آنان گفت: |
اَلْقوا ما اَنْتُمْ مُلْقونَ (80) | «آنچه از سحر دارید، در میدان بیندازید» |
فَلَمّا اَلْقَوْا قالَ موسیٰ | وقتی انداختند، موسیٰ گفت: |
ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ اِنَّ اللّهَ سَیُبْطِلُهو | «آنچه را که از جادوگری آورده اید، خدا باطلش خواهد کرد، |
اِنَّ اللّهَ لایُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدینَ (81) | زیرا خداوند کار مفسدان را اصلاح نمیکند |
وَ یُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهى | و خدا، حق را با کلمات خویش، محکم و استوار میکند |
وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمونَ (82) | هر چند مجرمان، دوست نداشته باشند». |