این مطلب حاوی سوره یوسف آیات 105 تا 111 از قرآن کریم است که درباره اهمیت ایمان مبتنی بر آگاهی و دوری از شرک و پیروی تقلیدی از پیامبران سخن میگوید. در ابتدای این آیات، خداوند به نشانههای خلقت در آسمانها و زمین اشاره میکند که انسانها از کنار آنها بیتوجه میگذرند. سپس پیامبر را دعوت میکند که مردم را با بصیرت و آگاهی به سوی خدا هدایت نماید. در پایان نیز به سرگذشت پیامبران گذشته و لزوم تفکر در آیات الهی تأکید میکند.
وَ کَاَیِّنْ مِنْ آیَهٍ فِى السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ | و چه بسیار نشانههایی در آسمانها و زمین |
یَمُرّونَ عَلَیْها | که مردم از کنارشان میگذرند، |
وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضونَ (105) | در حالی که نسبت به آنها غافلند |
وَمایُؤْمِنُ اَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ اِلّا وَهُمْ مُشْرِکونَ(106) | و بیشتر آن مردم در عین حالی که ایمان دارند، مشرکند |
اَفَاَمِنوا اَنْ تَأْتِیَهُمْ غاشِیَهٌ مِنْ عَذابِ اللّهِ | آیا از رسیدن مجازات فراگیر الهی، در امان هستند؟ |
اَوْ تَأْتِیَهُمُ السّاعَهُ بَغْتَهً وَ هُمْ لایَشْعُرونَ (107) | یا از قیامت، که ناگهان بیاید در حالی که نمیفهمند |
قُلْ هٰذِهىسَبیلى | بگو: «این راه من است، |
اَدْعو اِلَى اللّهِ عَلیٰ بَصیرَهٍ | با بصیرت به سوی خدا دعوت میکنم؛ |
اَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنى | من و هرکس که از من پیروی کند باید چنین باشد. |
وَ سُبْحانَ اللّهِ وَ ما اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ (108) | خداوند مُنزّه است و من از مشرکان نیستم[i]» |
وَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ | و پیش از تو، کسانی را نفرستادیم، |
اِلّا رِجالًا نوحى اِلَیْهِمْ مِنْ اَهْلِ الْقُریٰ | جز مردانی از اهل شهرها و آبادی ها که به آنان وحی میکردیم |
اَفَلَمْ یَسیروا فِى الْاَرْضِ فَیَنْظُروا | آیا در زمین سیر و سفر نکردند، تا بنگرند |
کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ | عاقبت گذشتگان آنها، چگونه بوده است؟ |
وَ لَدارُ الْـآخِرَهِ خَیْرٌ لِلَّذینَ اتَّقَوْا | و زندگی آخرت برای کسانی که اهل تقوا باشند، بهتر است، |
اَفَلا تَعْقِلونَ (109) | آیا اندیشه نمیکنید؟ |
حَتّیٰ اِذَا اسْتَیْاَسَ الرُّسُلُ | سختی شدید بود تا آنجا که پیامبران ناامید شدند |
وَ ظَنّوا اَنَّهُمْ قَدْ کُذِبوا | و گمان کردند که به آنان دروغ گفته شده [ii] |
جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّیَ مَنْ نَشاءُ | آنگاه یاری ما رسید، و هرکه را خواستیم، نجات داده شد |
وَ لایُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ (110) | و مجازات ما، از مجرمان و گنهکاران برنمیگردد |
لَقَدْ کانَ فى قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِاُولِى الْاَلْبابِ | واقعاً، در سرگذشت آنان عبرتی برای خردمندان است. |
ما کانَ حَدیثًا یُفْتَریٰ | این قرآن سخنی که به دروغ بافته شده باشد، نیست؛ |
وَ لٰکِنْ تَصْدیقَ الَّذى بَیْنَ یَدَیْهِ | بلکه آنچه پیش از آن در کتب الهی بوده را، تصدیق میکند؛ |
وَ تَفْصیلَ کُلِّ شَىْءٍ | و روشنگر هر چیزی است ؛ |
وَ هُدًى وَ رَحْمَهً لِقَوْمٍ یُؤْمِنونَ (111) | و هدایت و رحمتی برای اهل ایمان است. |
[i] ایمانی که بدون آگاهی باشد و فقط بر اساس تقلید شکل گرفته باشد، نجات بخش نیست، هم پیامبران و هم پیروان آنها باید بر اساس علم و آگاهی به راه الهی رو آورند. در شروع سوره نیز اندیشه کردن در قرآن را هدف نزول آیات الهی معرفی نموده است.
[ii] در ترجمه این آیه اختلاف هست، بسته به اینکه فاعل «ظنوا» را چه کسی بدانیم و مرجع ضمیر «هم» را در عبارت « ظَنّوا اَنَّهُم قَد کُذِبوا» را چه کسی بگیریم، معانی متعددی به وجود میآید. به فعل “زُلزِلوا ” در بقره/214 و احزاب/11 توجّه کنید.
تعبیر این آیات در استخاره با قرآن
خوب است به شرطی که:
- چه بسیار نشانههایی در آسمانها و زمین که از کنارتان میگذرند، در حالی که نسبت به آنها غافلید ! بیشتر مردم، در عین حالی که ایمان دارند، مشرکند؛ زندگی آخرت برای اهل تقوا باشند، بهتر است، این قرآن سخنی نیست که به دروغ بافته شده باشد؛ بلکه روشنگر هر چیزی است و هدایت و رحمتی برای اهل ایمان است.