سوره کهف آیات ۳۲ تا ۴۳ – گفتگوی مشرک و موحد

این نوشتار شامل سوره کهف آیات ۳۲ تا ۴۳ از قرآن کریم است که به گفتگوی مشرک و موحد و سرانجام آنان می‌پردازد. در این آیات، داستان دو نفر با دو باغ انگور آمده است که یکی مشرک و دیگری موحد بود. مشرک به خاطر ثروت بیشتر، خود را برتر از دیگری می‌دانست. اما موحد او را به توحید و ایمان به روز قیامت دعوت می‌کرد. سرانجام باغ مشرک دچار آفت شد و او پشیمان گشت. این آیات درس عبرت‌آموزی برای انسان‌های مغرور و تکبر است و بر لزوم توحید و ایمان به معاد تأکید می‌کند.

وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَیْنِو برایشان دو مرد را مثال بزن ؛
جَعَلْنا لِاَحَدِهِما جَنَّتَیْنِ مِنْ اَعْنابٍکه برای یکی از آنان، دو باغ انگور قرار دادیم؛
وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍو اطراف آن دو باغ را با درختان خرما پوشاندیم ؛
وَ جَعَلْنا بَیْنَهُما زَرْعًا (۳۲)‏و بین آن دو کشتزاری قرار دادیم
کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ آتَتْ اُکُلَهاهر دو باغ محصول می‌دادند ؛
وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئًاو چیزی از آن میوه‌ها را سیاه نمی‌کردند ؛
وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَرًا (۳۳)‏و میان آن دو باغ، نهری پُرآب، روان کردیم
وَ کانَ لَهو ثَمَرٌآن مردی که باغش میوه‌های خوبی داشت،
فَقالَ لِصاحِبِه‌ى وَ هُوَ یُحاوِرُهودر حال گفتگو با رفیقش، می­گفت:
اَنَا اَکْثَرُ مِنْکَ مالًا وَ اَعَزُّ نَفَرًا (۳۴)‏«من بیشتر از تو، مال دارم و افرادم نیز تواناترند»
وَ دَخَلَ جَنَّتَهواو وارد باغ خود شد؛
وَ هُوَ ظالِمٌ لِنَفْسِه‌ىدر حالی که به دلیل تکبّر و غرور، به خود ستمکار بود؛
قالَ ما اَظُنُّ اَنْ تَبیدَ هٰذِه‌ى اَبَدًا (۳۵)‏گفت: «گمان نمی‌کنم که این باغ، هرگز از بین برود
وَ ما اَظُنُّ السّاعَهَ قائِمَهًو گمان نمی‌کنم که قیامت برپا شود ؛
وَ لَئِنْ رُدِدْتُ اِلیٰ  رَبّىو اگر هم به سوی صاحب اختیارم بازگردانده شوم ،
لَاَجِدَنَّ خَیْرًا مِنْها مُنْقَلَبًا (۳۶)‏قطعاً در آن حال، بهتر از این حال فعلی را خواهم داشت»
قالَ لَهو صاحِبُهو وَ هُوَ یُحاوِرُهورفیقش، در میان دیگر سخنان، پاسخ داد:
اَکَفَرْتَ بِالَّذى خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ«آیا نسبت به کسی ناسپاسی می‌کنی که تو را از خاک آفرید،
ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ سَوّاکَ رَجُلًا (۳۷)‏سپس از نطفه و آنگاه مرد کاملی کرد؟
لٰکِنَّ هُوَ اللّهَ رَبّىامّا من، ایمان دارم که اللّه، صاحب اختیار من است؛
وَ لااُشْرِکُ بِرَبّى اَحَدًا (۳۸)‏و هیچ‌کس را با خدای خودم شریک نمی‌سازم
وَ لَوْلا اِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَچرا زمانی که وارد باغ خود شدی، نگفتی:
ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّهَ اِلّا بِاللّهِ«هرچه خدا بخواهد» و« نیرویی جز با تکیه برخدا نیست» ؟
اِنْ تَرَنِ اَنَا اَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَدًا (۳۹)‏اگر می‌بینی مال و فرزند من از تو کمتر است
فَعَسیٰ  رَبّى اَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْرًا مِنْ جَنَّتِکَشاید که خدایم، بهتر از باغ تو را به من بدهد؛
وَ یُرْسِلَ عَلَیْها حُسْبانًا مِنَ السَّماءِو بر آن باغ تو، آفتی حساب شده، از آسمان بفرستد؛
فَتُصْبِحَ صَعیدًا زَلَقًا (۴۰)‏تا زمینی صاف و بدون گیاه شود
اَوْ یُصْبِحَ ماؤُها غَوْرًایا آبش فرو رود؛
فَلَنْ تَسْتَطیعَ لَهو طَلَبًا (۴۱)‏در نتیجه هرگز نتوانی آن آب را بدست آوری»
وَ اُحیطَ بِثَمَرِه‌ىسرانجام میوه‌های باغ آن مرد، با آفتی احاطه شد.
فَاَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلیٰ  ما اَنْفَقَ فیهاپس برای آنچه در باغ هزینه کرده بود، دست‌ها را برهم می‌زد؛
وَ هِیَ خاوِیَهٌ عَلیٰ  عُروشِهادر حالی که تمام داربستهایش فرو ریخته بود؛
وَ یَقولُ یا لَیْتَنى لَمْ اُشْرِکْ بِرَبّى اَحَدًا (۴۲)‏و می‌گفت: «کاش کسی را شریک خدا نمی‌گرفتم»
وَ لَمْ تَکُنْ لَهو فِئَهٌ یَنْصُرونَهو مِنْ دونِ اللّهِاو گروهی را نداشت که در برابر خدا یاریش کنند؛
وَ ما کانَ مُنْتَصِرًا (۴۳)‏و از خودش هم کاری ساخته نبود.

تعبیر این آیات در استخاره با قرآن

بد است، توجه داشته باشد:

  • نگو من مال و قدرت دارم، این نگرشِ افرادِ متکبّر و مغرور است؛ آیا نسبت به کسی ناسپاسی می‌کنی که تو را از خاک آفرید، سپس از نطفه و آنگاه انسان کاملی کرد؟ ‏

دسترسی سریع به سایر سوره ها و آیات قرآن

ترتیب نزول 5 / سوره مدنی / تعداد آیات 7

نقطه
Logo