این نوشتار راجب سوره مریم آیات 1 تا 15 از قرآن کریم می باشد. آیات ابتدایی سوره مبارکه مریم، داستان حضرت زکریا و حضرت یحیی (علیهما السلام) را بیان می کند. این سوره با حروف مقطعه آغاز میشود و سپس به یادآوری رحمت الهی به بندهاش زکریا و پاسخ به دعای او برای داشتن فرزند و وارثی برای ادامه نسلش میپردازد. خداوند به زکریا فرزندی به نام یحیی میبخشد که صاحب حکمت و پاکدامنی است. این سوره جنبههایی از زندگی یحیی را بیان میکند و با سلام و درود به او به پایان میرسد.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمِ | به نام خدایی که مهرش بسیار است و همیشگی |
کهیعص (1) | حروف[i] کاف، هاء ، یا، عین، صاد |
ذِکْرُ رَحْمَهِ رَبِّکَ عَبْدَهو زَکَرِیّا (2) | یادی از رحمت خدای تو در حقّ بندهاش «زکریّا» |
اِذْ نادیٰ رَبَّهو نِداءً خَفِیًّا (3) | آنگاه که خدای خود را پنهانی و از صمیم قلب خواند |
قالَ رَبِّ اِنّى وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّى | و گفت: «خدایا، استخوانم سست |
وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا | و موی سرم از پیری سپید شده، |
وَ لَمْ اَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا (4) | درحالی که از استجابت دعا، محروم نبودهام[ii] |
وَ اِنّى خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائى | بعد از خود، برای بستگانم بیمناکم، |
وَ کانَتِ امْرَاَتى عاقِرًا | در حالی که همسرم نازایی دارد؛ |
فَهَبْ لى مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا (5) | پس، از نزد خودت برای من جانشینی ببخش |
یَرِثُنى وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقوبَ | که هم وارث من و هم وارث خاندان یعقوب باشد |
وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا (6) | و خدایا، او را مورد رضایت خودت قرار ده» |
یا زَکَرِیّا اِنّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهو یَحْییٰ | ای زکریّا : «ما تو را به پسری به نام “یحیی” مژده میدهیم |
لَمْ نَجْعَلْ لَهو مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا (7) | تاکنون برای او همنامی قرار ندادهایم»[iii] |
قالَ رَبِّ اَنّیٰ یَکونُ لى غُلامٌ | زکریّا گفت: «خداوندا ، چگونه پسری داشته باشم |
وَ کانَتِ امْرَاَتى عاقِرًا | در حالی که همسرم نازایی دارد |
وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا (8) | و از پیری ناتوان شدهام؟» |
قالَ کَذٰلِکَ قالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ | فرشته گفت: «همین است». خداوند فرموده: «این، بر من آسان است |
وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَکُ شَیْئًا (9) | همانطور که قبلاً تو را آفریدم، در حالی که چیزی نبودی» |
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لى آیَهً | زکریا گفت: «خداوندا ، برایم نشانهای قرار بده» |
قالَ آیَتُکَ | آن فرشته گفت: «نشانه این است که |
اَلّا تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا (10) | تا سه شب با وجود سلامتی، با مردم سخن نگویی» |
فَخَرَجَ عَلیٰ قَوْمِهى مِنَ الْمِحْرابِ | آنگاه زکریّا از عبادتگاه، به سوی قوم خود بیرون آمد |
فَاَوْحى اِلَیْهِمْ اَنْ | و برای تشکّر، به ایشان اشاره کرد که: |
سَبِّحوا بُکْرَهً وَ عَشِیًّا (11) | «هر صبح و شام، خدا را تسبیح کنید» |
یا یَحْییٰ خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّهٍ | ای یحیی: «کتاب الهی را با نیرو و جدّیت بگیر» |
وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا (12) | و به او درکودکی حکمت دادیم |
وَ حَنانًا مِنْ لَدُنّا وَ زَکاهً وَ کانَ تَقِیًّا (13) | و مهربانی و پاکی را، از نزد خود به او دادیم[iv] و او با تقوا بود |
وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ | و به پدر و مادرش نیکی میکرد |
وَ لَمْ یَکُنْ جَبّارًا عَصِیًّا (14) | و زورگو و سرکش نبود |
وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَموتُ | سلام بر او باد! در روزی که زاده شد و روزی که میمیرد |
وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا (15) | و روزی که دوباره برانگیخته میشود. |
[i] شرح مربوط به «حروف مقطّعه» را در پینوشت مربوط به اولین آیه از سوره بقره، مطالعه فرمایید.
[ii] دعا باید آهسته و در خلوت خوانده شود و هر کس اهل دعا نباشد، تیره بخت است.
[iii] «یحییٰ» از ریشه حیّ به معنی زنده است، اوصافی که برای یحییٰ ذکر شده در هیچ یک از پیامبران قبل از او، سابقه نداشته است، مانند: نبوت یافتن در کودکی، سلام کردن خداوند بر او در «روز تولد» و «روز رحلت»، البته این اوصاف در حضرت عیسی هم هست ولی او که پسرخاله حضرت یحییٰ بوده، بعد از تولد یحیی متولد میشود.
[iv] این مهربانی، هم از طرف خداوند به او بوده و هم از طرف او به مردم. نوع خاصی از مهربانی که بسیار تأثیر گذار بوده است.
تعبیر این آیات در استخاره با قرآن
خوب است به شرطی که:
- رحمت خدا در حقّ بندگانی است که خدای خود را پنهانی و از صمیم قلب می خوانند، مهربان، پاک و با تقوا هستند و به پدر و مادر خود، نیکی میکنند. چنین افرادی مبارک هستند