این نوشتار سوره مؤمنون آیات 101 تا 114 از قرآن کریم و حوادث و وقایع عظیم قیامت و پاسخگویی انسانها در پیشگاه خداوند متعال را بیان میکند. این آیات، روز جزا، وزن کردن اعمال، ورود به بهشت و جهنم و گفتگوی خداوند با دوزخیان و بهشتیان را ترسیم مینماید. خواندن این آیات، مومنان را به پرهیز از گناه و تلاش برای کسب رضایت الهی سوق میدهد.
فَاِذا نُفِخَ فِى الصّورِ | هنگامی که در شیپور دمیده شود |
فَلا اَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ | در آن روز، هیچ خویشاوندی در میان آنها نیست |
وَ لایَتَساءَلونَ (101) | و از حالِ هم نمیپرسند |
فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهو | آنگاه کسانی که در ترازو، کار نیکشان سنگین باشد، |
فَاُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحونَ (102) | فقط آنان رستگارند |
وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهو | و کسانی که در ترازو، کار نیک آنها سبک باشد، |
فَاُولٰئِکَ الَّذینَ خَسِروا اَنْفُسَهُمْ | آنان به خودشان زیان رساندند |
فى جَهَنَّمَ خالِدونَ (103) | و در جهنّم ماندگارند |
تَلْفَحُ وُجوهَهُمُ النّارُ | آتش چهرهی آنها را میسوزاند |
وَهُمْ فیها کالِحونَ(104) | و آنان در آنجا، بسیار زشت و بدشکل میشوند |
اَلَمْ تَکُنْ آیاتى تُتْلیٰ عَلَیْکُمْ | خدا به دوزخیان گوید: «مگر آیاتم بر شما خوانده نمیشد |
فَکُنْتُمْ بِها تُکَذِّبونَ (105) | ولی آنها را دروغ میشمردید؟» |
قالوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا | میگویند: «ای صاحب اختیار ما ، سنگدلی بر ما غلبه کرد؛ |
وَ کُنّا قَوْمًا ضالّینَ (106) | و مردمی گمراه شدیم |
رَبَّنا اَخْرِجْنا مِنْها | خدایا : ما را از اینجا خارج کن؛ |
فَاِنْ عُدْنا فَاِنّا ظالِمونَ (107) | آنگاه اگر به کفر برگشتیم، واقعاً ما ستمگریم» |
قالَ اخْسَئوا فیها وَ لاتُکَلِّمونِ (108) | ندا رسد: « گُم شوید و با من سخن نگویید» |
اِنَّهو کانَ فَریقٌ مِنْ عِبادى یَقولونَ | چرا که واقعاً دستهای از بندگانم بودند که میگفتند: |
رَبَّنا آمَنّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا | «خدایا : ایمان آوردیم پس ما را بیامرز و به ما رحم کن، |
وَ اَنْتَ خَیْرُ الرّاحِمینَ (109) | که تو بهترین مهربانان هستی» |
فَاتَّخَذْتُموهُمْ سِخْرِیًّا | امّا شما آنان را به مسخره گرفتید |
حَتّیٰ اَنْسَوْکُمْ ذِکْرى | تا آنجا که این ستمها یاد مرا از خاطر شما برد، |
وَ کُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکونَ (110) | و شما به آنان میخندیدید |
اِنّى جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَروا | من هم امروز برای صبرشان، به آنها پاداش دادم، |
اَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزونَ (111) | که آنها رستگارند |
قالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِى الْاَرْضِ عَدَدَ سِنینَ (112) | ندا میرسد: «چند سال در زمین بودید؟» |
قالوا لَبِثْنا یَوْمًا اَوْ بَعْضَ یَوْمٍ | میگویند: «یک روز یا بخشی از یک روز درنگ کردیم، |
فَسْئَلِ الْعادّینَ (113) | از شمارشگران محضر خود [i] بپرس» |
قالَ اِنْ لَبِثْتُمْ اِلّا قَلیلًا | میگوید: «جز اندکی نماندید، |
لَوْ اَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمونَ (114) | اگر میدانستید». |
[i] شاید منظور از «عادّین» فرشتگانی باشند که کارهای انسانها را ثبت میکنند. یعنی شمارش کنندگان.
تعبیر این آیات در استخاره با قرآن
بد است :
- هنگامی که در شیپور برپایی قیامت دمیده شود، در آن روز، هیچ خویشاوندی در میان آنها نیست و از حالِ هم نمیپرسند؛ آنگاه کسانی که در ترازو، کار نیک شان سنگین باشد، فقط آنان رستگارند ؛ و کسانی که در ترازو، کار نیک آنها سبک باشد، آنان به خودشان زیان رساندند و در جهنّم ماندگارند؛ آتش چهرهی آنها را میسوزاند و آنان در آنجا، بسیار زشت و بدشکل میشوند