این مقاله، سوره قصص آیات 1 تا 13 از کلام الله مجید، بخشی از داستان حضرت موسی (ع) و ماجرای کودکی ایشان را بیان میکند. در این آیات، خداوند به ظلم و ستم فرعون در سرزمین مصر اشاره میکند که چگونه مردم را ذلیل و ضعیف نگه میداشت و پسرانشان را میکشت. خداوند در ادامه وعده میدهد که بزودی مظلومان را قدرتمند گرداند و انتقام ستم فرعون و دستگاه حاکمیت او را از آنان بگیرد. سپس، داستان مادر موسی و وحی الهی به او مبنی بر رها کردن نوزادش در رود نیل تعریف میشود و اینکه چگونه خداوند وعده داد که او را بازمیگرداند و از پیامبران خواهد کرد. در ادامه بیان میشود که فرعون و همسرش، موسی را از آب بیرون آوردند تا دشمن و مایه اندوه آنها شود؛ زیرا آنها از ستمگران بودند. در پایان این آیات نیز خداوند میفرماید که موسی را به مادرش بازگرداند تا چشم او روشن شود و بداند وعده خداوند حق است.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمِ | به نام خدایی که مهرش بسیار است و همیشگی |
طٰسم (1) تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبینِ (2) | حروف[i] طا سین میم این آیههای کتاب روشنگر است |
نَتْلو عَلَیْکَ مِنْ نَبَاِ موسیٰ وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ | ماجرای موسیٰ و فرعون را به درستی بر تو میخوانیم؛ |
لِقَوْمٍ یُؤْمِنونَ (3) | برای مردمی که ایمان دارند |
اِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِى الْاَرْضِ | همانا فرعون در سرزمین مصر سرکشی کرد |
وَ جَعَلَ اَهْلَها شِیَعًا | و مردم را دسته دسته نمود؛ |
یَسْتَضْعِفُ طائِفَهً مِنْهُمْ | گروهی از آنان را ضعیف نگه میداشت؛ |
یُذَبِّحُ اَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیى نِساءَهُمْ | پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را زنده میگذاشت؛ |
اِنَّهو کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ (4) | زیرا او از تبهکاران بود |
وَنُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفوا فِى الْاَرْضِ | و میخواهیم بر آنان که در زمین ضعیف شمرده شدند، منّت گذاریم[ii] |
وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ (5) | و آنان را پیشوایان زمین و وارث حاکمان ستمگر نماییم |
وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِى الْاَرْضِ | و به آنان در زمین قدرت میدهیم |
وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنودَهُما مِنْهُمْ | و به فرعون و هامان -وزیرش- [iii] و لشکر آنان، نشان دهیم |
ما کانوا یَحْذَرونَ (6) | آنچه را که، از آن میترسیدند |
وَ اَوْحَیْنا اِلیٰ اُمِ موسیٰ اَنْ اَرْضِعیهِ | و به مادرِ موسیٰ وحی کردیم که نوزاد خود را شیر ده[iv] |
فَاِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَاَلْقیهِ فِى الْیَمِّ | سپس وقتی بر جانش ترسیدی، او را به دریا[v] انداز؛ |
وَ لاتَخافى وَ لاتَحْزَنى اِنّا رادّوهُ اِلَیْکِ | امّا هیچ مترس و اندوهگین نباش، که حتماً او را به تو باز میگردانیم ؛ |
وَ جاعِلوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ (7) | و از پیامبران قرارش میدهیم |
فَالْتَقَطَهو آلُ فِرْعَوْنَ | او چنین کرد، پس خاندان فرعون او را از آب گرفتند؛ |
لِیَکونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَنًا | تا موسیٰ دشمن آنان، و مایهی اندوهشان گردد. |
اِنَّ فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنودَهُما | حقیقتاً فرعون، هامان و لشکریان آنها، |
کانوا خاطِئینَ(8) | خطاکار بودند |
وَ قالَتِ امْرَاَهُ فِرْعَوْنَ | و همسر فرعون به او گفت: |
قُرَّهُ عَیْنٍ لى وَ لَکَ لا تَقْتُلوهُ | «این نوزاد، نور چشم من و تو میشود، او را نکشید، |
عَسیٰ اَنْ یَنْفَعَنا اَوْ نَتَّخِذَهو وَلَدًا | شاید به ما سودی ببخشد یا او را به فرزندی بگیریم» |
وَ هُمْ لایَشْعُرونَ (9) | و آنان متوجّه نبودند که چه میکنند |
وَ اَصْبَحَ فُؤادُ اُمِ موسیٰ فارِغًا | و دل مادر موسیٰ خالی شد و شدیداً میترسید؛ |
اِنْ کادَتْ لَتُبْدى بِهى لَوْلا اَنْ رَبَطْنا عَلیٰ قَلْبِها لِتَکونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ (10) | البتّه اگر دلش را با ایمان به خدا، محکم نکرده بودیم نزدیک بود که آن راز فرزند را افشا کند |
وَ قالَتْ لِاُخْتِهى قُصّیهِ | مادر موسیٰ به خواهر او گفت: «در تعقیب موسیٰ باش» |
فَبَصُرَتْ بِهى عَنْ جُنُبٍ | پس خواهر از دور او را دنبال کرد ؛ |
وَ هُمْ لایَشْعُرونَ (11) | ولی آنها متوجّه نبودند |
وَ حَرَّمْنا عَلَیْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ | از قبل شیر هر زنی را بر او حرام کردیم. |
فَقالَتْ هَلْ اَدُلُّکُمْ عَلیٰ اَهْلِ بَیْتٍ | خواهر موسیٰ به آنان گفت: «آیا شما را به خانوادهای معرّفی کنم |
یَکْفُلونَهو لَکُمْ وَ هُمْ لَهو ناصِحونَ (12) | که او را با دلسوزی وخیرخواهی سرپرستی کنند؟» |
فَرَدَدْناهُ اِلیٰ اُمِّهى | آنان پذیرفتند و به این طریق او را به مادرش بازگرداندیم |
کَىْ تَقَرَّ عَیْنُها وَ لاتَحْزَنَ | تا چشمش روشن شود و غم نخورد |
وَ لِتَعْلَمَ اَنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ | و بداند که وعدهی خدا حق است؛ |
وَ لٰکِنَّ اَکْثَرَهُمْ لایَعْلَمونَ (13) | ولی بیشتر مردم این حقیقت را نمیدانند. |
[i] شرح مربوط به «حروف مقطّعه» را در پی نوشت مربوط به اولین آیه از سوره بقره، مطالعه فرمایید.
[ii] منت گذاشتن دو معنا دارد، یکی همان معنایی که فارسی زبانها از آن میفهمند و دوم به معنی هدیهی بزرگ دادن. در قرآن هر دو معنی استفاده شده، ولی در اینجا منظور «نعمت بزرگ» است.
[iii] قارون و فرعون و هامان به ترتیب مظهر سه عامل زر و زور و تزویر هستند.
[iv] زنان این قابلیت را دارند که مستقیماً مخاطب وحی الهی باشند. این آیه اهمّیّت شیر دادن مادر به فرزند را نشان میدهد. علم تغذیه نوین نیز این حقیقت را اثبات نموده که نوزادان، اگر در کودکی از شیر مادر نغذیه میکنند، در سنین بالا، کمتر به بیماری مبتلا میشوند و استخوانبندی و دندانهای بهتری دارند. از طرفی این شیر دادن مادر موسی به او باعث شد که موسی به همان شیر عادت کرده و شیر هیچ زن دیگری را قبول نکند. معنی حرام شدن شیر زنان دیگر که در آیه 12 آمده است نیز، همین است.
[v] منظور از دریا، همان «رود نیل» است که از وسط کشور مصر، میگذرد. عرب به رودهای پرآب نیز، «بحر» میگوید.
تعبیر این آیات در استخاره با قرآن
خوب است :
- میخواهیم بر آنان که در زمین ضعیف شمرده شدند، منّت گذاریم و آنان را پیشوایان زمین و وارث حاکمان ستمگر نماییم و به آنان در زمین قدرت میدهیم؛ هیچ مترس و اندوهگین نباش، اگر نیکوکار باشی، حتماً سختی میگذرد و خداوند، خوشی را، به تو باز میگرداند و بدان که وعدهی خدا حق است ولی بیشتر مردم این حقیقت را نمیدانند.