در این مقاله، سوره زخرف آیات 23 تا 32 از قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. این آیات به جایگاه پیامبران در نظام هدایت الهی و واکنش مردم به آنها میپردازند. داستان پیامبر اکرم (ص) و پیامبر ابراهیم (ع) در رویارویی با انکار مردم نسبت به دعوت توحیدیشان بیان شده و سرانجام بد کافران یادآوری شده است. در پایان نیز به برتری رحمت الهی نسبت به ثروت دنیوی اشاره شده است.
وَ کَذٰلِکَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فى قَرْیَهٍ مِنْ نَذیرٍ | و اینچنین بود که پیش از تو در هرجا، هشدار دهندهای فرستادیم، |
اِلّا قالَ مُتْرَفوها اِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلیٰ اُمَّهٍ | افراد خوشگذران آنجا، فقط گفتند: «ما پدرانمان را بر آیینی یافتیم؛ |
وَ اِنّا عَلیٰ آثارِهِمْ مُقْتَدونَ (23) | و اکنون فقط دنباله رو آثار آنان هستیم» |
قالَ اَوَلَوْ جِئْتُکُمْ | پیامبر گفت: «هر چند برایتان دلایلی بیاورم |
بِاَهْدیٰ مِمّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آباءَکُمْ | هدایتکنندهتر از آنچه، پدرانتان را بر آن یافتید؟» |
قالوا اِنّا بِما اُرْسِلْتُمْ بِهى کافِرونَ (24) | آنانگفتند:«به آنچه شما برای آن فرستاده شدهاید،کافریم» |
فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ | به همین دلیل آنها را با انتقام، مجازات کردیم؛ پس بنگر |
کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُکَذِّبینَ (25) | عاقبت کسانی که به پیامبران دروغ میبستند، چگونه بود! |
وَ اِذْ قالَ اِبْراهیمُ لِاَبیهِ وَ قَوْمِهى | در نظر آور هنگامی را که ابراهیم، به پدر و قومش گفت: |
اِنَّنى بَراءٌ مِمّا تَعْبُدونَ (26) | «من واقعاً از آنچه میپرستید، بیزارم |
اِلَّا الَّذى فَطَرَنى فَاِنَّهو سَیَهْدینِ (27) | مگر کسی که مرا آفرید؛ که او قطعاً، هدایتم خواهد کرد» |
وَ جَعَلَها کَلِمَهً باقِیَهً فى عَقِبِهى | و آن روش توحیدی را سخنی پایدار، در آیندگان او، قرار داد |
لَعَلَّهُمْ یَرْجِعونَ (28) | تا آنان به راه حق بازگردند |
بَلْ مَتَّعْتُ هٰؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ | بلکه اینان و پدرانشان را بهرهمند کردم |
حَتّیٰ جاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسولٌ مُبینٌ (29) | تا «حقیقت» و «فرستادهای آشکار» به سویشان آمد |
وَ لَمّا جاءَهُمُ الْحَقُّ | هر گاه حقیقت به سراغشان آمد |
قالوا هٰذا سِحْرٌ وَ اِنّا بِهى کافِرونَ (30) | گفتند: «این سِحر است و ما آن را قبول نداریم» |
وَ قالوا لَوْلا نُزِّلَ هٰذَا الْقُرْآنُ عَلیٰ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظیمٍ (31) | کافران گفتند: «چرا این قرآن بر مرد بزرگ و ثروتمندی از این دو شهر -مکّه و طائف- نازل نشده است؟» |
اَهُمْ یَقْسِمونَ رَحْمَهَ رَبِّکَ | آیا آنان رحمت خدای تو را تقسیم میکنند؟ |
نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِى الْحَیاهِ الدُّنْیا | ما معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردهایم، |
وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ | و درجه بعضی از آنان را نسبت به بعضی دیگر، بالا بردهایم |
لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا | تا یکدیگر را به خدمت بگیرند |
وَ رَحْمَهُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعونَ (32) | و رحمت خدای تو، از آنچه جمع میکنند، بهتر است. |
تعبیر این آیات در استخاره با قرآن
خوب است :
- کافران گفتند: «چرا این قرآن بر مرد بزرگ و ثروتمند، در شهری بزرگ نازل نشده است؟» آیا آنان رحمت خدای تو را تقسیم میکنند؟ما معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردهایم، و درجه بعضی از آنان را نسبت به بعضی دیگر، بالا بردهایم تا یکدیگر را به خدمت بگیرند و رحمت خدای تو، از آنچه جمع میکنند، بهتر است.