
در این مقاله، سوره جن آیات 25 تا 28 از قرآن کریم و ترجمه فارسی آنها آمده است که درباره علم خداوند به غیب و اطلاع او از همه چیز سخن می گوید. در این آیات بیان شده که خداوند فقط به پیامبرانی که از آنها راضی است، اجازه میدهد تا از غیب اطلاع پیدا کنند. این آیات توحید و قدرت مطلق خداوند را به زیبایی بیان میکنند.
قُلْ اِنْ اَدْرى اَقَریبٌ ما توعَدونَ | بگو: «نمیدانم آیا آن وعده الهی، نزدیک است |
اَمْ یَجْعَلُ لَهو رَبّى اَمَدًا (25) | یا خدای من برای آن زمان دوری را معیّن نموده؟ |
عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلیٰ غَیْبِهى اَحَدًا(26) | دانای نهان است، پس کسی را بر غیب خود، مسلّط نمیکند |
اِلّا مَنِ ارْتَضیٰ مِنْ رَسولٍ | ولی[i] فرستادهای را که خدا از او خشنود باشد، |
فَاِنَّهو یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهى رَصَدًا(27) | قطعاً برای او از مقابل و از پشت سر، مراقبانی قرار میدهد |
لِیَعْلَمَ اَنْ قَدْ اَبْلَغوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ | تا معلوم نماید که رسولان، پیامهای خدای خویش را رساندند؛ |
وَ اَحاطَ بِما لَدَیْهِمْ | با آنکه خداوند، به آنچه نزد آنهاست کاملاً احاطه دارد؛ |
وَ اَحْصیٰ کُلَّ شَىْءٍ عَدَدًا (28) | و هر چیزی را دقیقاً به حساب آورده است». |
[i] استثنائی که در این آیه آمده است، استثناء منقطع است و به همین جهت آن را «ولی» ترجمه کردیم. اگر این استثناء متصل بود باید بعضی از رسولانی که خداوند از آنها رضایت دارد، دارای «علم غیب» میشدند و قطعاً پیامبر خاتم(ص) یکی از آنان بود. ولی ایشان بر اساس آیه 50 سوره انعام و آیه 31 سوره هود، علم غیب نداشتند و موظف بودند که این حقیقت را به مردم اعلام نمایند. در آیه 21 از سوره جنّ، بر محدودیتهای بشری پیامبر تأکید شده است و این موضوع تضادی با مقام والای ایشان ندارد. پیامبران و بندگان خداوند، اخباری از غیب دریافت میکنند ولی «خبر از غیب» با «علم غیب» متفاوت است.
خوب است به شرطی که: