این صفحه شامل سوره بقره آیات ۱ تا ۵ از کلام الله مجید است که بیان میکند قرآن کریم برای هدایت متقین و کسانی است که به غیب ایمان دارند، نماز برپا میدارند، انفاق میکنند و به آخرت ایمان دارند. این آیات صفات مؤمنان واقعی را بیان میکند و متقین را کسانی معرفی مینماید که از راهنماییهای قرآن پیروی کرده و به فلاح و رستگاری خواهند رسید.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمِ | به نام خدایی که مهرش بسیار است و همیشگی |
الم (1) | [i] الف، لام، میم |
ذٰلِکَ الْکِتابُ لارَیْبَ فیهِ | این کتاب، بی هیچ تردیدی در آن، |
هُدًى لِلْمُتَّقینَ (2) | برای هدایت مُتّقین است |
اَلَّذینَ یُؤْمِنونَ بِالْغَیْبِ | همان کسانی که در نهان[ii] ایمان دارند؛ |
وَ یُقیمونَ الصَّلاهَ | و نماز بر پا میدارند؛ |
وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقونَ (3) | و از آنچه روزی آنها کردهایم، انفاق میکنند |
وَ الَّذینَ یُؤْمِنونَ بِما اُنْزِلَ اِلَیْکَ | و کسانی که بر آنچه به تو نازل شد، ایمان داشته؛ |
وَ ما اُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ | و نیز بر آنچه پیش از تو نازل گردید، |
وَ بِالْـآخِرَهِ مْ یوقِنونَ (4) | و به آخرت یقین دارند |
اُولٰئِکَ عَلیٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ | آنان به لطف صاحب اختیار خود، بر راه هدایتند؛ |
وَ اُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحونَ (5) | و فقط آنان رستگار هستند. |
[i] بیست و نه سوره از قرآن با آیاتی شروع میشود که از یک یا چند «حرف» تشکیل شده است. این حروف، جمعاً 14 عدد است که با نام حروف مقطعه شناخته می شود. جهت آشنایی بیشتر با این موارد لطفا به مطلب مربوطه مراجعه کنید.
[ii] عبارت«الذینَ یُؤمُنونَ بِالغیبِ» توسط اکثر مترجمین، چنین ترجمه شده است: که به غیب ایمان می آورند.
مترجمین فرض کردهاند که اهل تقوا، باید به چیزی که نهان است ایمان بیاورند، آنگاه این پرسش مطرح می شود: این «غیب» که باید به آن ایمان آورد چیست؟ در پاسخ، بعضی گفتهاند منظور خدای متعال، قیامت یا امام زمان(ع) است، بعضی آن را تعمیم داده و گفتهاند: شامل هر چیزی است که به حس نمیآید و به اصطلاح «ماوراء الطبیعه» می باشد. امّا در این حالت پرسشهایی مطرح میشود:
- شبیه به این آیات، در ابتدای سوره لقمان نیز آمده، ولی در آنجا عبارت «الذینَ یُؤمُنونَ بِالغیبِ» نیست، چرا؟ اگر «غیب» جزء چیزهایی هست که باید به آن ایمان آورد، چرا در آنجا ذکر نشده و اگر نیست، چرا در ابتدای سوره بقره آمده است؟ با آنکه ساختار این دو مجموعه از آیات بسیار به هم شبیه است!
- اگر غیب، چیزی است که باید به آن ایمان آورد، چرا در هیچ جای قرآن، برای معرفی «غیب»، شرحی نیامده است؟ مگر ممکن است شرط به این مهمی برای هدایت اهل تقوی، خود در هاله ابهام بماند و روشن نگردد ؟
- اگر غیب، چیزی است که باید به آن ایمان داشته باشیم، چرا در آیه 4 در کنار سایر مواردیکه باید به آنها ایمان آورد قرار نگرفته؟ مگر فصاحت قرآن، اقتضا ندارد که چیزهای مشابه درکنار هم قرارگیرند تا جملات کوتاهتر و موضوع روشنتر شود؟ چرا اینگونه نیست: «الذین یؤمنون بالغیب و ما انزل الیک و ما انزل من قبلک»، چرا فاصله افتاده ؟
معنای صحیح عبارت فوق، این است: «آنها که در نهان ایمان دارند». پس «غیب» چیزی نیست که باید به آن ایمان بیاوریم، بلکه حالتی است که ایمان آوردن باید به آن شکل انجام گیرد. و کلمه «بالغیب» در جمله قید می باشد، یعنی در نهان از مردم. برای روشن شدن موضوع به آیه 20 و 21 سوره انبیاء نیز توجّه نمایید که متقین را چنین معرفی میکند: «اَلَّذینَ یَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَیبِ وَ هُم مِنَ السّاعَهِ مُشفِقونَ : همان کسان که از خدای خود در نهان مى ترسند و از قیامت هراسناکند».کلمهی «بِالغیبِ» 12 بار در قرآن به کار رفته است، در همه موارد ترجمه میشود: «در نهان». در ابتدای سوره بقره نیز باید به همینگونه ترجمه گردد.
تعبیر این آیات در استخاره با قرآن
خوب است به شرطی که:
- اهل تقوا و خویشتن داری باشید، به نماز و انفاق اهمّیّت دهید، بدانید که همه وعده های الهی،عملی میشود، بخصوص مهمترین آنها، برپایی روز جزا