انتخاب نام برای فرزند یکی از دلپذیرترین مراحل آماده شدن برای ورود یک عضو جدید به خانواده است. اما این فرایند ممکن است دشوار نیز باشد، چرا که نام یک بخش مهم از هویت فرزند شما و همراه همیشگی او خواهد بود.
اسم اولین چیزی است که افراد دیگر از فرزند شما می شناسند و بنابراین بر تعاملات اجتماعی او تاثیر می گذارد. نام می تواند اولین تصویری که دیگران از فرزند شما دارند را تعیین کند.
نام ها می توانند رابطه قوی با فرهنگ، مذهب، یا تاریخ خانوادگی داشته باشند. انتخاب یک نام که این ارتباطات را نشان دهد، می تواند به فرزند شما برای درک اینکه از کجا آمده و به کجا می رود، کمک نماید.
نام ها معانی خاص خود را دارند و این معنی می تواند تاثیر زیادی بر چگونگی درک فرزند شما از خودش داشته باشد. پیش از انتخاب یک نام، تحقیق در مورد معنی آن اهمیت زیادی دارد.
نامی که به راحتی تلفظ و نوشته می شود، می تواند به کودک شما در برقراری ارتباط با دیگران کمک کند. اگر یادآوری و گفتن نامی که انتخاب میکنید برای بیشتر افراد سخت باشد، ممکن است منجر به اشتباه و سوء تفاهم شود.
در ادامه مطلب لیست کاملی از اسم دختر با حرف ژ را گردآوری کردیم تا راهنمایی برای شما عزیزان در انتخاب این مهم باشد. با ما همراه باشید.
اسم دختر فارسی که با حرف ژ شروع می شود
نام | تلفظ | معنی |
---|---|---|
ژاله | /žāle/ | شبنم، تگرگ، قطرهی باران، باران. |
ژاله رخ | /žaleh-rox/ | ۱- آنکه دارای چهرهای لطیف و با طراوت مثل شبنم و باران است؛ ۲- مجاز از زیبارو. |
ژامک | /žāmak/ | اسم باستانی به معنای آینه |
ژانیا | /žāniā/ | از نامهای باستانی |
ژانیا | /žāniyā/ | از نامهای باستانی |
ژاوا | /žāvā/ | جاوه نام قسمتی از اقیانوس هند میان جزیره جاوه و سوماترا و برنئو |
ژرفین | /žarfin/ | عمیق |
ژوله | /žule/ | چکاوک |
ژون | /žun/ | بت، صنم |
ژیان دخت | /žiāndoxt/ | دختر بی باک و شجاع |
ژیانچهر | /žiānčehr/ | آنکه دارای چهرهای بی باک و شجاع است |
ژیژیس | /žižis/ | نام ندیمه پروشات همسر داریوش پادشاه هخامنشی |
ژیلا | /žilā/ | ژاله تگرگ، شبنم صبحگاهی |
اسم دختر ترکی که با حرف ژ شروع می شود
نام | تلفظ | معنی |
---|---|---|
ژالین | /žālin/ | شعله آتش |
اسم دختر کردی که با حرف ژ شروع می شود
نام | تلفظ | معنی |
---|---|---|
ژابیز | /žābiz/ | نام گیاهی و دارویی گیاهی که به بومادران (بوی مادران) معروف است. |
ژالان | /žālān/ | رودی است در روستاهای جیگران شهرستان کرمانشاهان |
ژالانه | /žālāneh/ | گیاهی زیبا و خودرو |
ژاوه | /žāveh/ | نوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی |
ژوان | /žovān/ | میعادگاه عاشق و معشوق، زمان، میعاد، ملاقات |
ژوانا | /ževana/ | میعادگاه عاشقان |
ژیانا | /žiyānā/ | ژیان = زندگی، حیات + ا (پسوند نسبت) ۱) منسوب به ژیان؛ ۲) مجاز از دارای زندگی و حیات. |
ژیله | /žile/ | ژاله، تگرگ ریز |
ژینا | /žinā/ | ژین در کردی = زندگی + ا (پسوند نسبت)] ۱- منسوب به زندگی ۲- مجاز از زندگی، حیات |
ژیندا | /žindā/ | زندگی مادر، زندگی بخش |
ژینو | /žinu/ | ژین در کردی = زندگی + او /-u/ (پسوند دارندگی)، ۱-دارای زندگی؛ ۲- مجاز از زنده، زندگی، دارای حیات. |
اسم دختر با حرف ژ در سایر ریشه ها
نام | تلفظ | معنی | ریشه |
---|---|---|---|
ژائیر | /žāeer/ | کسی که خداوند او را نورانی و زیبا کرده است | عبری |
ژاسمن | /žāsman/ | ژاسمین، گل یاسمن یا یاسمین. | فرانسوی |
ژاسمی | /žāsmi/ | یاسمن | فرانسوی |
ژاسمین | /žāsamin/ | یاسمن | فرانسوی |
ژاکلین | /žāklin/ | مونث ژاک، ریشه کن کننده | فرانسوی |
ژانت | /žānet/ | مونث ژان (ژان = یحیی، یوحنا، خداداد) | فرانسوی |
ژانیتا | /žānitā/ | محل پرستش خداوند | یونانی |
ژانین | /žānin/ | نام دریاچهای در یونان | فرانسوی |
ژانینا | /žāninā/ | نام شهری در یونان در کنار دریاچهای به همین نام | فرانسوی |
ژربرا | /žerberā/ | گلی زینتی به شکل مینا ولی بسیار درشت تر از آن به رنگهای صورتی تا سرخ | فرانسوی |
ژرویرا | /žervirā/ | ژریرا | فرانسوی |
ژنیا | /ženiā/ | ژنیک | ارمنی |
ژنیا | /ženyā/ | ژنیک | ارمنی |
ژنیک | /ženik/ | با استعداد، نابغه | ارمنی |
ژولیا | /žuliā/ | دلربا، خوشگل، دختر قیصر، ژول سزار، جولیا | فرانسوی |
ژولیت | /žuliet/ | دلربا، خوشگل، دختر قیصر، ژول سزار، جولیا | فرانسوی |
ژینوس | /žinus/ | باهوش، نابغه، ژینا | فرانسوی |