انتخاب نام برای فرزند یکی از دلپذیرترین مراحل آماده شدن برای ورود یک عضو جدید به خانواده است. اما این فرایند ممکن است دشوار نیز باشد، چرا که نام یک بخش مهم از هویت فرزند شما و همراه همیشگی او خواهد بود.
اسم اولین چیزی است که افراد دیگر از فرزند شما می شناسند و بنابراین بر تعاملات اجتماعی او تاثیر می گذارد. نام می تواند اولین تصویری که دیگران از فرزند شما دارند را تعیین کند.
نام ها می توانند رابطه قوی با فرهنگ، مذهب، یا تاریخ خانوادگی داشته باشند. انتخاب یک نام که این ارتباطات را نشان دهد، می تواند به فرزند شما برای درک اینکه از کجا آمده و به کجا می رود، کمک نماید.
نام ها معانی خاص خود را دارند و این معنی می تواند تاثیر زیادی بر چگونگی درک فرزند شما از خودش داشته باشد. پیش از انتخاب یک نام، تحقیق در مورد معنی آن اهمیت زیادی دارد.
نامی که به راحتی تلفظ و نوشته می شود، می تواند به کودک شما در برقراری ارتباط با دیگران کمک کند. اگر یادآوری و گفتن نامی که انتخاب میکنید برای بیشتر افراد سخت باشد، ممکن است منجر به اشتباه و سوء تفاهم شود.
در ادامه مطلب لیست کاملی از اسم پسر با حرف ط را گردآوری کردیم تا راهنمایی برای شما عزیزان در انتخاب این مهم باشد. با ما همراه باشید.
اسم پسر فارسی که با حرف ط شروع می شود
نام | تلفظ | معنی |
---|---|---|
طرحان (طرهان) | /tarhān/ | نام بخش کوهدشت در شهرستان خرم آباد |
طهماسب | /tahmāsb/ | تهماسب، ۱- دارندهی اسب قوی |
طهمورث | /tahmures/ | تهمورث |
طیهوج | /tihuj/ | معرب از فارسی، تیهو |
اسم پسر ترکی که با حرف ط شروع می شود
نام | تلفظ | معنی |
---|---|---|
طرخان | /tarxān/ | از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار چینی در سپاه افراسیاب تورانی |
طغاتیمور | /Toqa Temür/ | نام نبیره جوجی قسار برادر چنگیزخان مغول |
طغان | /toqan/ | نام یکی از پادشاهان ترک |
طغرا | /taqrā/ | فرمان، منشور، خطی که به شکل کمان نوشته شده باشد |
طغرل | /toqrol/ | پرنده شکاری از خانواده باز |
طمغاج | /tamqaj/ | از پادشاهان ترک ماوراءالنهر مهروف به افراسیاب |
اسم پسر عربی که با حرف ط شروع می شود
نام | تلفظ | معنی |
---|---|---|
طائف | /tā’ef/ | طواف کننده |
طائی | /tāee/ | منسوب به قبیله طی |
طارف | /tāref/ | مال نو، مال تازه در مقابلِ تالد. |
طارق | /tāreq/ | ۱- سورهی هشتاد و ششم از قرآن کریم دارای هفده آیه؛ ۲- هنگام شب آینده؛ ۳- مجاز از وارد، عارض. |
طالب | /tāleb/ | خواستار، خواهان؛ ۲- در تصوف به معنی سالک |
طالع | /tāle/ | طلوع کننده، بخت و اقبال |
طاها | /tāhā/ | طه. (طاها نگارش فارسیانه طه میباشد.) نام سوره بیستم از قرآن کریم، طالب حق و هدایت کننده |
طاها رضا (طهرضا) | /tāhā-rezā/ | مرکب از نامهای طاها و رضا. |
طاها مصطفی (طهمصطفی) | /tāhā-mostafā/ | مرکب از نامهای طاها (طه) و مصطفی. |
طاهر | /tāher/ | ۱- پاک، پاکیزه؛ ۲- بیگناه، معصوم؛ ۳- مجاز از بی آلایش و بی غش |
طاهر محمد | /tāher-mohammad/ | مرکب از نامهای طاهر و محمّد. |
طبیب | /tabib/ | پزشک، زیرک، دانا |
طرفان | /tarfān/ | ۱- تثنیهی طَرف، دو طرف چیزی؛ ۲- در ادبیات یکی از القاب بیست و دوگانهی زحاف اشعار عرب که در اشعار فارسی مستعمل است |
طلحک | /talhak/ | تلخک، نام دلقک سلطان محمود |
طلحه | /talhe/ | درختی خاردار که شترها از آن میچرند؛ درخت موز |
طه | /tāhā/ | طاها، طه به لغتِ طی «یا محمّد» میباشد یعنی ای محمّد، و به قولی نام پیامبر اسلام(ص) میباشد |
طه حسین (طاهاحسین) | /tāhā-hoseyn/ | ۱- مرکب از نامههای طه و حسین |
طهمان | /tahmān/ | نام یکی از نزدیکان پیامبر اسلام (ص) که ابن حیان او را از زمرهی صحابه دانسته است. |
طوفان | /tufān/ | توفان ۱- جریان هوای بسیار شدید و معمولاً همراه با بارش باران، برف، تگرگ یا رعد و برق؛ ۲- مجاز از غوغا، هیاهو؛ ۳- آب بسیار چنان که همه جا را فرا بگیرد، سیل |
طیار | /tayār/ | پرواز کننده، پرنده |
طیب | /tayyeb/ | ۱- پاک، پاکیزه، مطهر؛ ۲- آنچه پاک و مطبوع است. |
اسم پسر در شاهنامه که با حرف ط شروع می شود
نام | تلفظ | معنی |
---|---|---|
طورگ | /turag/ | از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی از فرماندهان سپاه افراسیاب تورانی، نیز نام سرداری ایرانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی |
طوس | /tus/ | ماه، خوب رویی، دوام |
طینوش | /tinuš/ | از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر قیدافه پادشاه اندولس و داماد فور هندی در زمان اسکندر مقدونی |