
این مطلب شامل سوره صافات آیات 50 تا 61 از قرآن کریم است. در این آیات، گفتگوی بهشتیان درباره رستاخیز و قیامت آمده است. یکی از بهشتیان از همنشین سابقش میگوید که معاد را انکار میکرد و زنده شدن مجدد را باور نداشت. آنگاه او را در جهنم میبیند و خدا را شاکر می شود که او را هدایت کرده و از نعمت بهشت سخن میگوید. این آیات دلیلی بر حتمیت رستاخیز و جزای اعمال است که همگان را به کوشش در راه خدا ترغیب میکند.
فَاَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلیٰ بَعْضٍ یَتَساءَلونَ (50) | سپس به یکدیگر رو کرده و از احوال یکدیگر میپرسند |
قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ اِنّى کانَ لى قَرینٌ (51) | گویندهای از آنان میگوید: «من همنشینی داشتم |
یَقولُ اَ اِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقینَ (52) | که میگفت: «آیا واقعاً تو قیامت را باور داری؟ |
اَئِذا مِتْنا وَ کُنّا تُرابًا وَ عِظامًا | آیا هنگامی که بمیریم و خاک و استخوان بشویم، |
اَئِنّا لَمَدینونَ (53) | واقعاً دوباره زنده میشویم و جزا میبینیم؟» |
قالَ هَلْ اَنْتُمْ مُطَّلِعونَ (54) | آنگاه یکی از بهشتیان گوید: «آیا شما میتوانید آن فرد را ببینید؟» |
فَاطَّلَعَ فَرَآهو فى سَواءِ الْجَحیمِ (55) | سپس نگاه میکند؛ آنگاه او را در میان دوزخ میبیند |
قالَ تَاللّهِ اِنْ کِدْتَ لَتُرْدینِ (56) | به او میگوید: «سوگند به خدا نزدیک بود هلاک و نابودم کنی! |
وَ لَوْلا نِعْمَهُ رَبّى لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرینَ (57) | و اگر رحمت الهی بر من نبود، از احضارشدگان در جهنّم بودم» |
اَفَما نَحْنُ بِمَیِّتینَ (58) | و با خوشحالی، به دیگر بهشتیان میگوید: «آیا ما دیگر نمیمیریم |
اِلّا مَوْتَتَنَا الْـاُولیٰ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبینَ (59) | جز همان مرگ اوّل در دنیا، و ما دیگر، عذاب نخواهیم شد؟ |
اِنَّ هٰذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (60) | واقعاً این است رستگاری بزرگ!» |
لِمِثْلِ هٰذا فَلْیَعْمَلِ الْعامِلونَ (61) | مانند چنین پاداشی ارزش دارد تا همه، برایش کاری انجام دهند. |
خوب است به شرطی که: